فروش آب در قهوهخانه مشقاسم | خیّران چاه آب نذر میکردند
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۹۰۴۴
همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: در دهه ۵۰ با سالمسازی آب در پهنه تهران، سروکله آب شیر فشاری با شکل و شمایل چدنی در برخی از محلهها پیدا شد. شیر فلکههای آب رایگان اغلب در محلههای کمدرآمد و در مسیرهای پرتردد اهالی قرار داشت. محلههای استادمعین، هاشمی، قنبرآباد، دستغیب، دامپزشکی و سایر محلهها هم جوار از این نعمت بیبهره نبودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
نهر فیروزآباد و قناتهای جاری طرشتهنوز هوا گرگ و میش است و کمتر کسی در محله تردد دارد. ۲ زن جوان و میانسال به همراه مردی با تشتهای پر شده از رختهای چرک و ظرفهای نشسته در سکوت شهر به سمت شیرآب فشاری به راه میافتند، تنها صدای تق تق دم پاییهای پلاستیکی زمخت به گوش می رسد. ۲ زن گاهی با نگرانی به اطراف خود نگاه میکنند تا کمتر زیر نگاههای کنجکاو همسایه ها باشند. اطراف خیابانهای ۲۱ متری جی و هاشمی، صدای شیر آبفشاری، بهم خوردن صدای ظرفها، تشتها و پچ پچ زنان به گوش میرسد. آن سو ۲ مرد میانسال گرم گفتگو و زنان تشتهای حلبی را زمین گذاشته و در کنار شیرآب فشاری مشغول شستن میشوند. این قصه روزهای نه چندان دور بیشتر محلههای تهران است.
«نصرت الله محمد علی پور» از اهالی قنبرآباد درباره استفاده از شیر آب فشاری در محله میگوید: «اغلب زنانی که دسترسی به شیرآبفشاری محلهها نداشتند معمولا در کنار نهر فیروزآباد ظرفها و رختها را میشستند. آب نهر از قناتهای بالادستی طرشت تامین و از طریق نهر فیروزآباد در بین محلهها قنبرآباد تا حوالی پادگان جی جریان داشت. در آن دوران حوالی خیابانهای ۲۱ متری جی و هاشمی در کنار گاراژی یک شیر آبفشاری قرار داشت که اغلب صبحهای زود یا عصر، هنگام خواب نیمروزی بانوان در تشتهای پلاستیکی یا حلبی، لوازم قابل شستن را به کنار آبفشاریها میآوردند و برای بردن و آوردن ظروف و لباسهای کثیف از فرغون استفاده میکردند. آن موقع اهالی و ساکنان این محله زندگی سختی داشتند.خیابانها آسفالت نشده و مسیر رفت و آمد، پر از سنگلاخ بود.»
فروش آب در قهوهخانه مشقاسم«علی تیموری» یکی از ساکنان قدیمی خیابان جی، به خاطرات تامین آب محلههای غرب تهران اشاره میکند و میگوید: «ابتدای خیابانهای هاشمی و ۲۱ متری جی، شیرآب فشاری بود. همچنین در انتهای خیابان نظامی( استاد معین)، منبع آبی حوالی خانه مشق قرار داشت. معمولا ۳ قنات، آبهای منطقه و طرشت را تامین میکرد، آب قنات اسکندری، آب قنات بالا و صدقی که از شمیران برای مصرف آبیاری باغات و مردم محله غرب تهران جاری بود. اغلب خانههای محلهها آب انباری داشتند که آب را برای روز مبادا ذخیره میکردند و کمتر اتفاق میافتاد که آبی برای خانه بخریم چون از آب همین قنات در خانهها ذخیره می کردیم. در این منطقه مش قاسم قهوه چی و مش رجب به اهالی آب میفروختند. آبهای مصرفی منطقه غرب تهران تنها به جاری شدن قنات و مصرف شیر آب فشاری خلاصه نمیشد. برخی از افراد متمول و خیّر منطقه برای تامین نیازهای اهالی دست به حفر چاه عمیق زده بودند و این چاهها را در اختیار مصارف مردم محله قرار میدادند. از میان این افراد خیر می توان به حاج عباس اکبری، قنبر کرد و حسین اکبری اشاره کرد.»
آب نذری«مرتضی اکبری» از ریش سفیدان محله استادمعین و قنبرآباد درباره چاههای نذری محله میگوید: «خدابیامرز پسر عمویم، حاج حسین اکبری در داخل باغ چاهی حفر کرده بود که مردم از آن برای مصارف داخلی خود استفاده میکردند و اهالی این چاه آب انبار روبازی داشت که از طریق شیر آبی، اهالی با تنگ و کوزه از آن آب برمیداشتند. علاوه بر آن آب انبار در نهر هم جاری بود که زنان محله رخت و ظروف اهل خانه را در آن میشستند. این چاه آب نذری در خیابان شهید فتاحی – غیاثوند قرار داشت که برای رضای خدا نذر شده بود. علاوه بر آن «قنبرکرد» و «حسین اکبری»، چاه هایی در خانه داشتند که مردم از آنها استفاده میکردند. وضعیت آب در تهران قدیم اینگونه نبود، پیدا کردن آب برای نوشیدن یا مصارف داخلی دشواریهای خاصی داشت. علامت چاه آب هنوز وجود دارد. بعدها آب این چاه را برای بررسی به آزمایشگاه بردند و گفتند آب سالم است. در طول خیابان استاد معین، هاشمی، ۲۱ متری جی، ۳ عدد آب فشاری قرار داشت و زنان لباسهای چرک خود را در رختشویخانه کنار آن میشستند. این رختشویخانه عمومی تقریبا در خیابان استاد معین، حوالی خیابان دستغیب و مرکز آموزشی شهید داودحیدری قرار داشت.»
رختشوی خانهای در محله«رحمان احتشام» از اهالی قدیمی محله استادمعین و هاشمی نیز درباره رختشویخانه و آبفشاری محله میگوید: «به جز محلههای دستغیب و استاد معین، یک رختشویخانه حوالی بوستان بابائیان قرار داشت، ولی بیشتر مردم به جای استفاده از آب شیر فشاری از آب قنات نهر فیروزآباد برای شستن لباس و ظروف از آن استفاده میکردند، آوردن و بردن رختهای چرک از محلههای حاشیه یا به این مکانها سختیهای بسیاری به همراه داشت و برخی اوقات مردهای محله برای شستن قالی، لحاف یا فرش به زنان کمک میکردند.»
کد خبر 719460 برچسبها هویت شهری همشهری محله منطقه ۹منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هویت شهری همشهری محله منطقه ۹ استفاده می کردند نهر فیروزآباد استاد معین خیابان ها محله ها چاه ها تشت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۹۰۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
هادی خورشاهیان، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان به بهانه برگزاری رویداد بزرگ نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ که بار دیگر علاقهمندان به کتاب را راهیِ مصلای امام خمینی (ره) میکند، سه رمان نوجوان «مأموریت فلامینگوها»، «همه سیبها زمین را دوست دارند» و «چشمهای فسفری» را برای خرید از نمایشگاه به نوجوانان پیشنهاد کرد.
«مأموریت فلامینگوها»
این کتاب به قلم طاهره مشایخ از سوی انتشارات چاپ و نشر بینالملل منتشر شده است. داستان این رمان نوجوان در زیستبوم شمالی کشور رقم میخورد و با محوریت چند نوجوان است که قرار است یک کار بزرگ بکنند. داستان دستهای از فلامینگوها را روایت میکند که میخواهند به خاطر یونس، خودشان را به رشت برسانند؛ آن هم درست زمانی که ویروس کرونا تازه وارد ایران شده و همهجا قرنطینه اعلام شده است. فلامینگوها کنار دریا جلسه میگذارند و یونس و امیر برای این مأموریت انتخاب میشوند. ضمنِ حوادث و ماجراهای داستان در دنیای پر از هیجان نوجوانی، نویسنده به معرفی و بیان قهرمانیهای میرزا کوچکخان، بزرگترین شخصیت مبارز گیلانی نیز میپردازد.
«همه سیبها زمین را دوست دارند»
این کتاب، رمان نوجوانی به قلم آویسا شرفی است که زیر نظر شورای طنز انتشارات مهتاب (واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) تهیه و تولید شده است. داستان این اثر با این خبر شروع میشود که چند معلم غیبت داشته و به مدرسه نیامدهاند و کسی نمیداند چه اتفاقی برای آنها افتاده است.
«چشمهای فسفری»
این اثر را مهیندخت حسنیزاده نوشته و انتشارات قدیانی منتشر کرده است. در معرفی این اثر آمده است: خانهخرابه سالهاست جزء اصلی محله است. موقع آدرسدادن میگویند، «همان کوچهای که آخرش میرسد به خانهخرابه» ولی هیچکس نمیداند این خانه کی ساخته شده و صاحب اصلیاش کیست…. نادر بعد از اینکه پدرش را در درگیری با پلیس از دست میدهد همراه مادر و خواهر کوچکش به محلهای جدید نقل مکان میکنند؛ جایی که به قول مادر نادر به حد کافی از محله قبلی فاصله دارد و بچههایش میتوانند به دور از بدنامی پدر زندگی کنند.
به گزارش ایبنا: نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ با شعار «بخوانیم و بسازیم» ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه در مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران